می گم چقدر لذت داره دوباره با دنیای آشنای خودت در تماس باشی و بهش وصل بشی...چقدر لذت داره نوشتن... و خوندن حرفهای شما...دوباره دارم نفس می کشم:) تازه فهمیدم این مدت چه ظلمی به خودم کردم با ننوشتن!!! و حالا با یک برنامه کاملا تازه در خدمتتون هستیم:)))) دیروز من و علی برای اولین بار مجری رادیویی شدیم که جمع بچه های دانشجوی کالج پارک در مریلند راه انداختن! برنامه حدود نیم ساعت بود و کلی نفس کار شارژمون کرد و حال کردیم! خاطره هایی که با هم نسلهامون تو محل ضبط (در واقع یکی از کلاسهای دانشکده مهندسی!!!) تعریف میکردیم و بهش می خندیدیم ، از کارتونهای دوره 8-9 سالگی گرفته تا خاطره های اصطلاحهای تو تاکسی و اتوبوس...یهو انگار زندمون کرد. خلاصه اگه حوصله کردین یه سر برین و گوش کنین و اگه گوش کردین حتما برای وب سایت رادیو نظر بذارین
10 Comments:
بابا! مجري ها!!!! ببينم احيانا در هنگام اجرا ديگه حال رئيس دانشگاهي استادي رو نگرفتي؟:))))))نازي.
مي بينم كه مهم شديد... ديگه با شاه شير برنج نمي خوريد... ضمنا اين نازي خانوم كه اصلا اينترنت نداره چه جور تونسته شيرين عسل بازي دربياره، بدو بدو بياد نفر اول برات كامنت بذاره
تازه شم بيچاره بلاگر عضو نيست كه. همه اش به صورت ناشناس مياد.... هه هه هه
آخ نسیم جون گفتی رادیو و من رو یاد خاطرات دهه 40 و 50 تو رادیو ایران انداختی:)) یادته با بر و بچه های رادیو میرفتیم کاباره مولن روژ و آی که چه میکردیم:)))))))
hamoon Nasime hamishegi... modam dar hale tajrobe!
nemidooni shenidane sedatoon mano be che hali andakhte... I'm proud of you. Love you so much.
afarin be in e'temad be nafs. mesle hamishe fa'al va movafagh. kheili lezzat bordam. KHALE HOMA
neveshtan kheili khoob-e
واسه کامنت گذاشتن اینجا باید از هفت خوان رستم گذشت. هنرپیشگی کم بود مجری گری رو هم امتحان کردی؟ بابا دمت گرم.
به ارمغان و خاله هما: قربون شما برم من که همیشه با احساسات قشنگتون و تشویقهای گرمتون شادم می کنین...چه نعمتیه داشتن شما
Post a Comment
<< Home