Friday, August 11, 2006

نفس گیری

این چند روزه اصلا نشده یه سرو سامونی به اینجا بدم!!! فقط اسباب کشی کردم به خونه جدید ولی هیچ فرصت نشد که بیام به اینجا رسیدگی کنم...جونم برای گیتان و نازی گلم بگه که به محض باز کردن جعبه ها تو خونه جدید ---به زبون وبلاگی همون سرجا گذاشتن لینکهای لینکدونیه!!-- گذاشتن آدرس خونه شما جزو اولین تزئینات خونم میشه:) ولی عجالتاً اگه دیرتر گذاشتن این لینکها باعث اومدن شما به اینور آب میشه اعلام می کنم که اصلا قصد ندارم که لینکی بذارم ؛) ببینم کی میاد اینور آب و ما رو از اینهمه تناقض و تنهایی در بیاره:)))) بعد هم خودش کلی دچار تناقض و تنهایی بشه:)))))))) این چند روزه حسابی مشغول جمع و جور کردن سفر علی بودیم و الان هم قراره تا دوشنبه سر به بیابون بذاریم و بریم تو کوه و دشت کمی رها شیم...چون دوشنبه علی داره میره :((...خلاصه که تا سه شنبه دستمون از این خونه کوتاهه ....ولی کلی خوشحالم که این چند روز یه نفسی تو طبیعت می گیریم و از سرعت زندگی کم می کنیم...فکر کنم برگردم خیلی منطقی تر بتونم فکر کنم و بنویسم:) مگه نه؟

11 Comments:

At 6:04 PM, Anonymous Anonymous said...

Ishallah.....Jashham pishapish khali nabasheh;)

 
At 8:40 PM, Anonymous Anonymous said...

Khoshbegzare behetoon.

 
At 2:37 AM, Anonymous Anonymous said...

امیدوارم دوری علی برات سخت نباشه عزیزم!

 
At 6:02 AM, Anonymous Anonymous said...

خونه ی نو مبارک

 
At 7:50 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام
اول مي خواستم بگم خونه جديد مبارك ايشاالله در اون راحت باشي و راحت درستونو بخونيد .
دوم اميدوارم كه غمگين نباشي هيچ وقت هميشه خودتو با شرايط وفق بده و هيچوقت مريز و كج دار فكر نكني عزيزم .
اميدوارم هميشه سالم وسلامت باشي راستي دارسارو خوب بخوني هان
مرسي عزيزم

 
At 8:31 AM, Blogger گیتی خزاعی said...

ما هم تا سه شنبه کاری به تو و علی نداریم... :)) میذاریم قشنگ بهتون خوش بگذره ... امیدواریم که خیلی خیلی هم خوش بگذره :P
اما علی که رفت ... دیگه ما می مونیم و تو.... حالا شاید یه کم دلداری هم بهت دادیم ... :) تا ببینیم چی پیش میاد :).... ضمنا مثل این که تو خیلی خیلی تنت می خاره ها .... تزئینات چیه ؟!!! من و نازی و بقیه بچه ها ( مثلا نسیمک و مریم گلی و غیره و ذلک، جزء تزئینات وبلاگت بودیم؟؟؟؟ بابا دست خوش
.....
.....
علی ای حال، امیدوارم خیلی خیلی بهتون خوش بگذره .... جاش هم پیشاپیش خالی نباشه
....
:)

 
At 9:26 AM, Blogger گیتی خزاعی said...

این قدر اذیتش کردی که از دستت فرار کرد... هی گفتم نکن ... بشین .. این بچه گناه داره :) گوش نکردی که ....

 
At 9:31 AM, Blogger naziali said...

سفر خوش...و سفرش خوش
دلتون شاد...تنتون سلامت

 
At 6:24 PM, Blogger گیتی خزاعی said...

ضمنا خانوم گلم....اصلا قرار نیست که وقتی برگشتی "خیلی منطقی تر" فکر کنی و بنویسی... نه؟!! همون جوری که دوست داری فکر کن و بنویس ... با منطق یا بی منطق ... با دل یا بی دل.... اینجا قرار نیست برای خودت قانون وضع کنی هرجوری که عشقت می کشه بچرخ
:)

 
At 3:46 AM, Anonymous Anonymous said...

مواظب باش وقتي از سرعت زندگي کم مي کني ، يهو يکي از پشت بهت نزنه ، هر چند مقصر اما بهرحال خسارت وارد مي کنه

 
At 6:15 AM, Anonymous Anonymous said...

کجایی رفیق؟ چرا نیستی؟ دلم برات تنگ شده! داره یادم می ره دستات چه شکلی بود؟ موهات چی جوری بود؟ چه شکلی می خندیدی؟ چی جوری دلداری می دادی! از دست این مرزهای احمقانه که آدمیزاد برای خودش کشیده! چرا مرزهای آمریکا اینجورین..............چرا نمی شه اومد اونجا ؟ چرا نمی شه ازش اومد بیرون

 

Post a Comment

<< Home