بالاخره بعد از سه سال بودن در این مملکت تونستم یه دوستی عمیق با یه دختر آمریکایی برقرار کنم:) نه از نوع دوستیهایی که فقط بپرسی چطوری و بعد هم بگی هوا امروز خیلی خوبه بعدش همه یه کامنت بدی که چقدر رنگ لباست بهت میاد!!!! از این مدل ارتباطها تا دل بخواد اینجا ریخته! ولی داشتن یه دوست صمیمی تو این فرهنگ کم کم داشت برام تبدیل به یه چیز غیر ممکن میشد! تا اینکه دختری به اسم کریستین رو پیدا کردم که هم سن خودمه و هم کلاس!؟
دیروز داشتیم باهم راجع به عشق و احساس درونی که به آدم میده و تمام چیزهای دیگه ای که وقتی صحبت از داستان عشق میشه راجع
بهش میتونی حرف بزنی حرف میزدیم...بعد از نیم ساعت حرف زدن یهو هردو به یه نتیجه خیلی جالب رسیدیم! اینکه مفهوم عشق و احساس درونیش یه چیز کاملا جهانیه! فرقی نمی کنه که چه فرهنگ و پیشینه ای یه آدم داره...وقتی تجربه عشق مطرح میشه انگار نسیم عبدی متولد اهواز با کریستین متولد نیوجرسی تو یه اتاق بزرگ شدن! خیلی حس خوبیه که بدونی لااقل بعضی مفهومها مرز و زمان و مکان نمیشناسن...و حس بهتر اینه که بتونی این جهانی بودن رو تجربه کنی...انگار یه پنجره کاملا جدید باز میکنه که هواش بهاریه بهاریه
5 Comments:
اره .... همین طوره....عشق نه تنها در همه جای دنیا یه رنگه، بلکه در همه ی دوران های زندگی بشر هم به همین رنگ سبز و پر طراوتی بوده که امروز هست....مطمئن باش انسان های اولیه هم همون جور عاشق بودند و عشق می ورزیدند که ما .... برای همینه که لوی استراوس سی چهل سال قبل گفت ساختارهای ذهن آدم ها در همه جای دنیا و در همه ی دوران ها یکسانه
اگه اینجور نبود ما هیچ وقت از دیدن یه حس قشنگ عاشقانه یا خوندن یه شعر اینقدر لذت نمی بردیم... درسته ؟
ضمنا دوست ِ نو هم مبارک
:)
یعنی من هم میتونم یه جایی تو این دنیا یه دوست خارجی پیدا کنم که حسش با من یکی باشه؟ یا تعریفش از عشق شبیه تعریف من باشه؟!!
هوراااااااااااااا...بالاخره....من مطمئمن بودم که پيداش مي کني.نازي
من كه حسوديم شد! تو بايد فقط با ما دوست باشي:) ولي جدا از شوخي دوست خوب نعمتي ست كه هر كسي نداره. همين
Post a Comment
<< Home